....ن و قلم

حکایات

شنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۳۴ ق.ظ

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم آن چنان بسیار عبادت

می نمود که بر اثر ایستادن و قیام زیاد، پاهای مبارکش ورم کرد؛ تا بِدان

حد نماز شب می خواند که چهره اش زرد شد و آنچنان در حال عبادت

می گریست که از حال می رفت. شخصی به آن حضرت عرض کرد:

 مگر نه این است که خداوند در قرآن فرمود:

لِیَغفِرَ لَکَ اللهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وَما تَأَخَّرَ   (فتح/۲)

چرا اینگونه خود را به زحمت می اندازی؟

فرمود: اَفَلا اَکُونُ عَبداً شَکُوراً ؟  آیا بنده سپاسگزار نباشم؟



عبدالله بن یحیی گوید: به محضر حضرت علی علیه السلام مشرف شدم و هنگامی که خواستم بر روی تخت بنشینم، پایه

اش شکست و بر زمین افتادم و سرم آسیب دید. حضرت علی علیه السلام فرمود: شکر خداوندی را که کفاره گناهان

شیعیان ما را در دنیا قرار داد تا همین جا پاک شوند. عرض کردم: چه گناهی کرده ام که شکستن سرم کفاره آن باشد؟

فرمود: وقتی که نشستی «بسم الله» نگفتی

 


 

عارفی به مردی گفت: شیطان بر مادر و پدر تو (آدم و حوا) سوگند خورد که نصیحت گر آنان است و

دیدی که با آنان چه کرد. حال که به گمراهی تو سوگند خورده است و خطاب به پروردگار گفته است:

«فَبِعِزَّتِکَ لَاُغوِیَنَّهُم اَجمَعینَ» (به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد) (سوره ص/آیه۸۲)

معلوم است که با تو چه کند. اینک دامن همّت به کمر زن و خود را از مکر و فریبش برهان!

 


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی